diam - دعام
diam - دعام maddesi sözlük listesi
دعام Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دِ ] (ع اِ) ستون خانه. || چوبی که
بر آن وادیج انگور و مانند آن نهند. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). ج، دَعائم. (منتهی
الارب).
بر آن وادیج انگور و مانند آن نهند. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). ج، دَعائم. (منتهی
الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُ ] (اِخ) ابن ابراهیم بن عبداللََّه بن یأس
ارحبی. شیخ و بزرگ کهلان، و برخی او را
رئیس و بزرگ همهٔ قبیلهٔ همدان در عصر خود
دانسته اند. دعام در یاری به دیگران و
سوارکاری و زیرکی و جود شهرت ...
ارحبی. شیخ و بزرگ کهلان، و برخی او را
رئیس و بزرگ همهٔ قبیلهٔ همدان در عصر خود
دانسته اند. دعام در یاری به دیگران و
سوارکاری و زیرکی و جود شهرت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُ ] (اِخ) ابن مالک بن ربیعةبن دعام
اکبر، مکنی به ابوالصعب. جدی است جاهلی
از قبیلهٔ بکیل و فرزندان او پنج بطن را تشکیل
می دهند: أرحب، عمیرة، مرهبة، ذوالشاول و
ذواللب. (از الاعلام زرکلی ج ۳ ص ...
اکبر، مکنی به ابوالصعب. جدی است جاهلی
از قبیلهٔ بکیل و فرزندان او پنج بطن را تشکیل
می دهند: أرحب، عمیرة، مرهبة، ذوالشاول و
ذواللب. (از الاعلام زرکلی ج ۳ ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُ ] (اِخ) ابن مالک بن معاویةبن
صعب بن دومان بن بکیل، مشهور به دعام اکبر.
جدی است جاهلی از قبیلهٔ همدان. (از
الاعلام زرکلی ج ۳ ص ۱۷ از الاکلیل).
صعب بن دومان بن بکیل، مشهور به دعام اکبر.
جدی است جاهلی از قبیلهٔ همدان. (از
الاعلام زرکلی ج ۳ ص ۱۷ از الاکلیل).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(دِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - ستون ، پایة چوب بست . 2 - بزرگ قوم ، سروران ؛ ج . دعائم
(دعایم ).
(دعایم ).
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
دِعَامَة، دِعَام: سَنَد، عِمَاد
support, prop, stay, rest, shore, brace, hold, underpinning, buttress, bracket, beam, stake, pillar, post, pier