Zeâb - ذئاب
Zeâb - ذئاب maddesi sözlük listesi
ذئاب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ذِ ] (ع اِ) جِ ذِئب. گرگان. گرگها.
اذواب. ذوبان :
همچو گرگان ربودنت پیشه ست
نسبتی داری از کلاب و ذئاب.
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص ۳۴).
اینکه تو بینی نه همه مردمند
بلکه ذئآبند بزیر ثیاب.ناصرخسرو.
بر کوه خواب ...
اذواب. ذوبان :
همچو گرگان ربودنت پیشه ست
نسبتی داری از کلاب و ذئاب.
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص ۳۴).
اینکه تو بینی نه همه مردمند
بلکه ذئآبند بزیر ثیاب.ناصرخسرو.
بر کوه خواب ...