senk - سنگ
senk - سنگ maddesi sözlük listesi
سنگ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
kaya
Farsça - Türkçe sözlük
taş
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِ) سنگ در پهلوی به معنی
ارزش و قیمت آمده «تاوادیا هـ . ۱۶۴».
معروف است و به عربی حجر خوانند. (از
برهان). حجر. صخره. (ترجمان القرآن ترتیب
عادل بن علی). هر یک از توده های بزرگ و
سخت ...
ارزش و قیمت آمده «تاوادیا هـ . ۱۶۴».
معروف است و به عربی حجر خوانند. (از
برهان). حجر. صخره. (ترجمان القرآن ترتیب
عادل بن علی). هر یک از توده های بزرگ و
سخت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان
کوهپایهٔ بخش نوبران شهرستان ساوه. دارای
۸۷۲ تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران
ج ۱).
کوهپایهٔ بخش نوبران شهرستان ساوه. دارای
۸۷۲ تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران
ج ۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(سَ) [ په . ] 1 - (ص .) وقار، اعتبار. 2 - (ق ) آهستگی ، آرامش . 3 - نام عمومی
مواد کانی است که به طور طبیعی به یکدیگر چسبیده و متراکم شده است و در نتیجه تودة
نسبتاً سفتی را به وجود آورده است . 4 - وزنه ای جهت سنجش سنگینی . 5 - دو قطعه سنگ
به ابعاد کوچک تر از سنگ آسیاب با حلقه ای در میان آن ها که زورخانه کاران به پشت
خوابند و حلقه ها را به دست گیرند و سنگ ها را بالا و پایین برند. ؛از ~چشمه
تراشیدن کنایه از: کار بیهوده انجام دادن . ؛ ~ُ سبو کردن کنایه از: متضاد بودن ،
ناساز بودن . ؛~ کسی را به سینه زدن کنایه از: طرفداری و دلسوزی کردن از کسی بیش از
خود او. ؛ ~مفت گنجشگ مفت کنایه از:استفاده از فرصت های مناسب .
مواد کانی است که به طور طبیعی به یکدیگر چسبیده و متراکم شده است و در نتیجه تودة
نسبتاً سفتی را به وجود آورده است . 4 - وزنه ای جهت سنجش سنگینی . 5 - دو قطعه سنگ
به ابعاد کوچک تر از سنگ آسیاب با حلقه ای در میان آن ها که زورخانه کاران به پشت
خوابند و حلقه ها را به دست گیرند و سنگ ها را بالا و پایین برند. ؛از ~چشمه
تراشیدن کنایه از: کار بیهوده انجام دادن . ؛ ~ُ سبو کردن کنایه از: متضاد بودن ،
ناساز بودن . ؛~ کسی را به سینه زدن کنایه از: طرفداری و دلسوزی کردن از کسی بیش از
خود او. ؛ ~مفت گنجشگ مفت کنایه از:استفاده از فرصت های مناسب .
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
drylować; kamienny; kamienować; kamień; pestka; ukamienować; ziarnko