muhli - مخلی
muhli - مخلی maddesi sözlük listesi
مخلی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ خَ لْ لا ] (ع ص) رها کرده شده و
خالی کرده شده. (منتهی الارب) (غیاث)
(آنندراج) (از اقرب الموارد). اجازه داده شده
و آزادشده و رهاشده. (ناظم الاطباء). رجوع
به «مخلا» شود.
- مخلی ...
خالی کرده شده. (منتهی الارب) (غیاث)
(آنندراج) (از اقرب الموارد). اجازه داده شده
و آزادشده و رهاشده. (ناظم الاطباء). رجوع
به «مخلا» شود.
- مخلی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ خَ لْ لی ] (ع ص) رهاکننده.
(آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
کسی که آزاد می کند و رها می کند.
(ناظم الاطباء). و رجوع به تخلیه شود.
(آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
کسی که آزاد می کند و رها می کند.
(ناظم الاطباء). و رجوع به تخلیه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع ص) (از «خ ل و») کسی که
ویران می کند و خراب می نماید.
(ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون).
|| کسی که تهی و خالی می کند و آنکه تهی
می یابد. (ناظم ...
ویران می کند و خراب می نماید.
(ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون).
|| کسی که تهی و خالی می کند و آنکه تهی
می یابد. (ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ لا ] (ع اِ) داس علف درو.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد). داسی که
بدان علف درو می کنند. (ناظم الاطباء).
|| قلاب دروگری. (ناظم الاطباء) (از
فرهنگ جانسون).
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد). داسی که
بدان علف درو می کنند. (ناظم الاطباء).
|| قلاب دروگری. (ناظم الاطباء) (از
فرهنگ جانسون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ خَ ل لا) 1 - (اِمف .) خالی شده . 2 - رها شده . 3 - جای خالی .