hezarmih - هزارمیخ
hezarmih - هزارمیخ maddesi sözlük listesi
هزارمیخ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ / هِ ] (ص مرکب، اِ مرکب)
خرقهٔ درویشان که بخیهٔ بسیار بر آن زده
باشند، و آن را هزارمیخی هم میگویند.
(برهان). نوعی از لباس فقرا که به رشته های
گنده جابه جا دوزند. (غیاث):
چو پشت قنفذ گشته ...
خرقهٔ درویشان که بخیهٔ بسیار بر آن زده
باشند، و آن را هزارمیخی هم میگویند.
(برهان). نوعی از لباس فقرا که به رشته های
گنده جابه جا دوزند. (غیاث):
چو پشت قنفذ گشته ...