isperi - اسپری
isperi - اسپری maddesi sözlük listesi
اسپری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ پَ ] (ص نسبی) سپری. آخر.
(جهانگیری). به آخرآمده. (اوبهی).
به انجام رسیده. (رشیدی). آخرشده.
بنهایت رسیده. (برهان).
- اسپری شدن و گشتن؛ بپایان رفتن و به
آخر رسیدن. تمام شدن. کامل شدن. خاتمه
یافتن. مضی ...
(جهانگیری). به آخرآمده. (اوبهی).
به انجام رسیده. (رشیدی). آخرشده.
بنهایت رسیده. (برهان).
- اسپری شدن و گشتن؛ بپایان رفتن و به
آخر رسیدن. تمام شدن. کامل شدن. خاتمه
یافتن. مضی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ پِ رِ) [ انگ . ] ( اِ.) 1 - وسیله ای حاوی مایع که با فشار دکمة آن مایع درونش
به صورت ذرات ریز خارج می شود، افشانه (فره ). 2 - مایعی که به شکل پودر از این ظرف
بیرون پاشیده می شود.
به صورت ذرات ریز خارج می شود، افشانه (فره ). 2 - مایعی که به شکل پودر از این ظرف
بیرون پاشیده می شود.