Başan - باشان
Başan - باشان maddesi sözlük listesi
باشان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) رازی. گوید بیخ نباتی است و
هیئت او آن است که سه بیخ باشد در هم
پیچیده و پوست او را نشنح (؟) بسیار بود و به
فرح (؟) مشابهت دارد و تفرقه بآن است که
رنگ پاشان سرخ ...
هیئت او آن است که سه بیخ باشد در هم
پیچیده و پوست او را نشنح (؟) بسیار بود و به
فرح (؟) مشابهت دارد و تفرقه بآن است که
رنگ پاشان سرخ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (خاک سبک). و آن مقاطعه ای از
زمین کنعان میباشد که در طرف شرقی اردن و
در میانهٔ حرمون و جلعاد واقع است. (قاموس
کتاب مقدس). قطعه ای است از کنعان در
طرف شرقی اردن. (ایران باستان پیرنیا ج ۱
ص ۴۴۴): ...
زمین کنعان میباشد که در طرف شرقی اردن و
در میانهٔ حرمون و جلعاد واقع است. (قاموس
کتاب مقدس). قطعه ای است از کنعان در
طرف شرقی اردن. (ایران باستان پیرنیا ج ۱
ص ۴۴۴): ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) ضبط دیگری از فاشان، و فاشان
از قرای مرو است. (معجم البلدان ذیل کلمهٔ
باشان). در تاج العروس کلمه بشان (بروزن
غراب) آمده و گوید قریه ای است به مرو. (تاج
العروس ذیل کلمهٔ بشن). در یک فرسخی شهر
هرمزفره ...
از قرای مرو است. (معجم البلدان ذیل کلمهٔ
باشان). در تاج العروس کلمه بشان (بروزن
غراب) آمده و گوید قریه ای است به مرو. (تاج
العروس ذیل کلمهٔ بشن). در یک فرسخی شهر
هرمزفره ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) از قرای هرات است. (معجم
البلدان) (تاج العروس) (مراصد الاطلاع)
(الانساب سمعانی). دهی است بهرات. (منتهی
الارب). دهکده ای است از دهات هرات.
(مرآت البلدان ج ۱ ص ۱۶۰). از قراء هرات
است. (حاشیهٔ تاریخ بیهقی چ ادیب ص ۱۱۰).
بین ...
البلدان) (تاج العروس) (مراصد الاطلاع)
(الانساب سمعانی). دهی است بهرات. (منتهی
الارب). دهکده ای است از دهات هرات.
(مرآت البلدان ج ۱ ص ۱۶۰). از قراء هرات
است. (حاشیهٔ تاریخ بیهقی چ ادیب ص ۱۱۰).
بین ...