Latifi - لطیفی
Latifi - لطیفی maddesi sözlük listesi
لطیفی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (حامص) حالت و چگونگی
لطیف. لطافت :
از لطیفی که تویی ای بت و از شیرینی
ملک مشرق بیم است که رای تو کند.
منوچهری.
هر ساعت از لطیفی رویت عرق برآرد
چون بر شکوفه بارد باران نوبهاری.
سعدی.
زنبور اگر ...
لطیف. لطافت :
از لطیفی که تویی ای بت و از شیرینی
ملک مشرق بیم است که رای تو کند.
منوچهری.
هر ساعت از لطیفی رویت عرق برآرد
چون بر شکوفه بارد باران نوبهاری.
سعدی.
زنبور اگر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) دهی از دهستان حومهٔ
بخش مرکزی شهرستان لار. واقع در
۳هزارگزی خاوری لار، کنار راه شوسهٔ لار به
بندرعباس. جلگه، گرمسیر مالاریائی و
دارای ۷۰۲ تن سکنه. آب آن از چاه و باران.
محصول آنجا غلات و خرما و ...
بخش مرکزی شهرستان لار. واقع در
۳هزارگزی خاوری لار، کنار راه شوسهٔ لار به
بندرعباس. جلگه، گرمسیر مالاریائی و
دارای ۷۰۲ تن سکنه. آب آن از چاه و باران.
محصول آنجا غلات و خرما و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) شمس الدین محمد لطیفی
پسر قاضی شیخ کبیر که مشهور است به
قاضی زادهٔ اردبیلی. وی معاصر شاه اسماعیل
صفوی است. رجوع به شمس الدین محمد
لطیفی شود.
پسر قاضی شیخ کبیر که مشهور است به
قاضی زادهٔ اردبیلی. وی معاصر شاه اسماعیل
صفوی است. رجوع به شمس الدین محمد
لطیفی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) (مولانا...) مولدش معلوم
نشد، اما بسیار طبع شوخ داشته و در صغر سن
وفات کرده و از او اندک سخنی مانده است.
این بیت ترکی از اوست:
گه آقار که تمار لبینک شکری
بیز کاتیکماس موهیچ آقارتماری ...
نشد، اما بسیار طبع شوخ داشته و در صغر سن
وفات کرده و از او اندک سخنی مانده است.
این بیت ترکی از اوست:
گه آقار که تمار لبینک شکری
بیز کاتیکماس موهیچ آقارتماری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) از مشاهیر شعرای
هندوستان و از مردم جونپور و وی را دیوانی
است حاوی اشعار لطیف و هم به تقلید حدیقهٔ
سنائی مثنویی دارد به نام منازل. این مقطع او
راست:
عشق آتش به دل زار لطیفی زد ...
هندوستان و از مردم جونپور و وی را دیوانی
است حاوی اشعار لطیف و هم به تقلید حدیقهٔ
سنائی مثنویی دارد به نام منازل. این مقطع او
راست:
عشق آتش به دل زار لطیفی زد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ ] (اِخ) از شعرای قرن نهم و از
مردم قسطمونی. مقیم استانبول. متوفی بسال
۹۹۰ هـ . ق. وی از معمرین است و
تذکرةالشعرائی به ترکی دارد که اخیراً طبع و
نشر شده. این بیت او راست:
گوزم یاشینی بحر ایتدک ...
مردم قسطمونی. مقیم استانبول. متوفی بسال
۹۹۰ هـ . ق. وی از معمرین است و
تذکرةالشعرائی به ترکی دارد که اخیراً طبع و
نشر شده. این بیت او راست:
گوزم یاشینی بحر ایتدک ...