Mazr - مازر
Mazr - مازر maddesi sözlük listesi
مازر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِ) مازریون. (فهرست مخزن
الادویه). ذافنوبداس. (یادداشت به خط
مرحوم دهخدا). و رجوع به ذافنی ویداس و
ذافنبداس و مازریون در همین لغت نامه شود.
الادویه). ذافنوبداس. (یادداشت به خط
مرحوم دهخدا). و رجوع به ذافنی ویداس و
ذافنبداس و مازریون در همین لغت نامه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) دهی میان اصبهان و
خوزستان، از آن است عیاض بن محمدبن
ابراهیم ابهری مازری (منتهی الارب).
خوزستان، از آن است عیاض بن محمدبن
ابراهیم ابهری مازری (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) نام شهری به اصقلیه
(صقلیه). (نخبة الدهر دمشقی، یادداشت به
خط مرحوم دهخدا). شهر کوچکی است در
جزیرهٔ صقلیه (سیسیل) (از وفیات الاعیان).
شهری است در صقلیه. بعضی از شارحان
صحیح بدانجا منسوبند. (از معجم البلدان).
...
(صقلیه). (نخبة الدهر دمشقی، یادداشت به
خط مرحوم دهخدا). شهر کوچکی است در
جزیرهٔ صقلیه (سیسیل) (از وفیات الاعیان).
شهری است در صقلیه. بعضی از شارحان
صحیح بدانجا منسوبند. (از معجم البلدان).
...