Bejm - بژم
Bejm - بژم maddesi sözlük listesi
بژم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِ) شبنم. (برهان) (ناظم الاطباء).
بشم. بمعنی شبنم است که بشک هم گویند.
(فرهنگ شعوری). شبنم و بخار بامداد که
روی زمین را بپوشد. گفته اند صحیح نِزْم است
بکسر نون و زای تازی که بشک نیز گویند.
(انجمن ...
بشم. بمعنی شبنم است که بشک هم گویند.
(فرهنگ شعوری). شبنم و بخار بامداد که
روی زمین را بپوشد. گفته اند صحیح نِزْم است
بکسر نون و زای تازی که بشک نیز گویند.
(انجمن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِ) پژم. پژ. رجوع به پژ و پَژْم شود.
این کلمه مزید مؤخر امکنه آید مانند:
بیرون بژم، میان بژم، کوه بژم، کیوان بژم،
کوهستان دوبژم، و مزید مقدم: بژم عباس
کوتی و بژم موسی. (یادداشت بخط مرحوم
دهخدا).
این کلمه مزید مؤخر امکنه آید مانند:
بیرون بژم، میان بژم، کوه بژم، کیوان بژم،
کوهستان دوبژم، و مزید مقدم: بژم عباس
کوتی و بژم موسی. (یادداشت بخط مرحوم
دهخدا).