Bîzebân - بیزبان
Bîzebân - بیزبان maddesi sözlük listesi
بیزبان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (ص مرکب) (از: بی +زبان)
کسی که زبان ندارد. (ناظم الاطباء). آنکه
زبان ندارد. (یادداشت مؤلف). که سخن گفتن
نتواند. || حیوان که صفت ناطقی ندارد.
غیرناطق. و این ...
کسی که زبان ندارد. (ناظم الاطباء). آنکه
زبان ندارد. (یادداشت مؤلف). که سخن گفتن
نتواند. || حیوان که صفت ناطقی ندارد.
غیرناطق. و این ...