Pâspâr - پاسپار
Pâspâr - پاسپار maddesi sözlük listesi
پاسپار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سِ ] (اِ مرکب) پاسار. لگد.
(جهانگیری) (برهان). تیپا. || (ن مف
مرکب) پای سپر. لگدکوب. (برهان). پی سپر.
پایمال.
- پاسپار کردن؛ لگدکوب کردن. پایمال
کردن. پی سپر کردن.
(جهانگیری) (برهان). تیپا. || (ن مف
مرکب) پای سپر. لگدکوب. (برهان). پی سپر.
پایمال.
- پاسپار کردن؛ لگدکوب کردن. پایمال
کردن. پی سپر کردن.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ ] (اِ مرکب) لگدبازی باشد که
طفلان در آب و در خشکی میکنند. (برهان
بنقل از مؤیدالفضلا).
طفلان در آب و در خشکی میکنند. (برهان
بنقل از مؤیدالفضلا).