Târât - تارات
Târât - تارات maddesi sözlük listesi
تارات Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) بعضی نوشته اند که در فارسی
مبدل تاراج است. (غیاث اللغات). تاخت و
تاراج و نهب و غارت و بردن مال مردم باشد.
(برهان). تاراج. (فرهنگ جهانگیری):
از نامهٔ مشک صبح اذفر
سایی به صلایهٔ فلک بر
زآن غالیه ای کنی سمایی ...
مبدل تاراج است. (غیاث اللغات). تاخت و
تاراج و نهب و غارت و بردن مال مردم باشد.
(برهان). تاراج. (فرهنگ جهانگیری):
از نامهٔ مشک صبح اذفر
سایی به صلایهٔ فلک بر
زآن غالیه ای کنی سمایی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) جِ تارة. (آنندراج) (انجمن آرا)
(غیاث اللغات) (منتهی الارب) (المنجد). جِ
تاره، و این عربی است. (فرهنگ رشیدی).
کرات و مرات. (رشیدی). چند مرتبه و
دفعات. (فرهنگ نظام). مؤلف فرهنگ
رشیدی آرد: تارات... بمعنی تاراج شاهدی
نیافتم و شعر ...
(غیاث اللغات) (منتهی الارب) (المنجد). جِ
تاره، و این عربی است. (فرهنگ رشیدی).
کرات و مرات. (رشیدی). چند مرتبه و
دفعات. (فرهنگ نظام). مؤلف فرهنگ
رشیدی آرد: تارات... بمعنی تاراج شاهدی
نیافتم و شعر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) مقلوب وتراست. کینه و انتقام:
یا تارات فلان. (منتهی الارب).
یا تارات فلان. (منتهی الارب).