Bidel - بیدل
Bidel - بیدل maddesi sözlük listesi
بیدل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دِ ] (ص مرکب) (از: بی +دل) که دل
ندارد. (یادداشت مؤلف). دل از کف داده:
بت من جانور آمد شمنش بیدل و جان
منم او را شمن و خانهٔ من فرخارست.
بوالمعشر.
بدانی گر چو من بیدل بمانی ...
ندارد. (یادداشت مؤلف). دل از کف داده:
بت من جانور آمد شمنش بیدل و جان
منم او را شمن و خانهٔ من فرخارست.
بوالمعشر.
بدانی گر چو من بیدل بمانی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دِ ] (اِخ) ابوالمعالی میرزا
عبدالقادربن عبدالخالق ارلاس (یا برلاس).
متخلص به بیدل متولد ۱۰۵۴ هـ . ق.
(۱۶۴۴م.) در اکبرآباد هند و متوفی ماه صفر
سال ۱۱۳۳ هـ . ق. (۱۷۲۰ م. روز ۵ دسامبر)
در عظیم آباد و بقولی در ...
عبدالقادربن عبدالخالق ارلاس (یا برلاس).
متخلص به بیدل متولد ۱۰۵۴ هـ . ق.
(۱۶۴۴م.) در اکبرآباد هند و متوفی ماه صفر
سال ۱۱۳۳ هـ . ق. (۱۷۲۰ م. روز ۵ دسامبر)
در عظیم آباد و بقولی در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) جان. (۱۶۱۵-۱۶۶۲ م.)
مؤسس اونیتاریانیسم در انگلستان. در نتیجهٔ
مطالعات کتاب مقدس، اعتقادش از تثلیث
سلب شد و عقیدهٔ خود را در دوازده دلیل
مستخرج از کتاب مقدس نوشت اما بسبب
نشر این مقاله بزندان افتاد و ...
مؤسس اونیتاریانیسم در انگلستان. در نتیجهٔ
مطالعات کتاب مقدس، اعتقادش از تثلیث
سلب شد و عقیدهٔ خود را در دوازده دلیل
مستخرج از کتاب مقدس نوشت اما بسبب
نشر این مقاله بزندان افتاد و ...