Tenevvüm - تنوم
Tenevvüm - تنوم maddesi sözlük listesi
تنوم Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
الوسيط
(التَّنُّوم): شجر له حَمْلٌ كحَبِّ الخِرْوَع، تأْكله النعام والظباء.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ نَ وْ وُ ] (ع مص) خواب دیدن یا
جماع نمودن در خواب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). احتلام. (اقرب
الموارد). || چریدن گیاه تَنّوم را. (ناظم
الاطباء). رجوع به مادهٔ بعد شود.
جماع نمودن در خواب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). احتلام. (اقرب
الموارد). || چریدن گیاه تَنّوم را. (ناظم
الاطباء). رجوع به مادهٔ بعد شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ نْ نو ] (ع اِ) روزگردک. خوردن
ثمر آن با سپندان و آب، کشندهٔ اقسام
کرمهاست و ضماد برگ آن با سرکه، ثآلیل را
قلع کند. (منتهی الارب). روزگردک که
درختی است در عربستان و خوردن ثمر ...
ثمر آن با سپندان و آب، کشندهٔ اقسام
کرمهاست و ضماد برگ آن با سرکه، ثآلیل را
قلع کند. (منتهی الارب). روزگردک که
درختی است در عربستان و خوردن ثمر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ نَ وِ ] (ع اِ) آفتاب گردان.
آفتاب گردک. آفتاب پرست. طرنشولی.
صامریوما. ایلیوطرفیون. طوماغا.
شجرةالیمام
. (از یادداشتهای مرحوم
دهخدا). صامریوما. (تحفهٔ حکیم مؤمن).
آفتاب گردان بزرگ. (از اقرب الموارد).
|| بعضی گفته اند تنوم شاهدانهٔ دشتی ...
آفتاب گردک. آفتاب پرست. طرنشولی.
صامریوما. ایلیوطرفیون. طوماغا.
شجرةالیمام
. (از یادداشتهای مرحوم
دهخدا). صامریوما. (تحفهٔ حکیم مؤمن).
آفتاب گردان بزرگ. (از اقرب الموارد).
|| بعضی گفته اند تنوم شاهدانهٔ دشتی ...