Bivar - بیوار
Bivar - بیوار maddesi sözlük listesi
بیوار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بی ] (عدد، اِ) بیور. (برهان). عدد
ده هزار را گویند. (برهان) (آنندراج) (انجمن
آرا) (از جهانگیری). ده هزار. (رشیدی):
از همت تو کی سزد آخر که بنده را
هر سال عشر الف ز بیوار میرسد.
سراج الدین سگزی.
ده هزار را گویند. (برهان) (آنندراج) (انجمن
آرا) (از جهانگیری). ده هزار. (رشیدی):
از همت تو کی سزد آخر که بنده را
هر سال عشر الف ز بیوار میرسد.
سراج الدین سگزی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ یْ ] (اِخ) شهر و قصبهٔ ناحیهٔ
غرشستان است که ولایتی است بین غزنه و
هرات و مرورود و غور در وسط کوهها. (از
معجم البلدان) (از مراصدالاطلاع).
غرشستان است که ولایتی است بین غزنه و
هرات و مرورود و غور در وسط کوهها. (از
معجم البلدان) (از مراصدالاطلاع).