Çehr - چهر
Çehr - چهر maddesi sözlük listesi
چهر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چِ ] (اِ) چهره. (از شرفنامهٔ منیری).
صورت (دهار). روی را گویند که به عربی
وجه خوانند. (برهان) (آنندراج). دورخ. دو
رخسار. رخ. رخسار. رخساره. رو. روی.
سیما. صورت. طلعت. عارض. عذار. قدام.
لقاء. منظر. منظره. وجه. (یادداشت مؤلف).
این کلمه در اوستائی ...
صورت (دهار). روی را گویند که به عربی
وجه خوانند. (برهان) (آنندراج). دورخ. دو
رخسار. رخ. رخسار. رخساره. رو. روی.
سیما. صورت. طلعت. عارض. عذار. قدام.
لقاء. منظر. منظره. وجه. (یادداشت مؤلف).
این کلمه در اوستائی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
چهاربخش هرسین شهرستان کرمانشاهان.
در ۱۸هزارگزی باختر هرسین و هزارگزی
باختر راه شوسهٔ هرسین به کرمانشاه واقع
است، ۶۲۸ تن سکنه دارد. از چشمهٔ مهم
آبیاری میشود. محصولش غلات، ذرت،
چغندرقند و انواع ...
چهاربخش هرسین شهرستان کرمانشاهان.
در ۱۸هزارگزی باختر هرسین و هزارگزی
باختر راه شوسهٔ هرسین به کرمانشاه واقع
است، ۶۲۸ تن سکنه دارد. از چشمهٔ مهم
آبیاری میشود. محصولش غلات، ذرت،
چغندرقند و انواع ...
Çehr - چهر diğer yazımlar
Sıradaki maddeler