Demgâh - دمگاه
Demgâh - دمگاه maddesi sözlük listesi
دمگاه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (اِ مرکب) کورهٔ زرگری و
آهنگری و مسگری. (ناظم الاطباء) (از
آنندراج) (از برهان) (از انجمن آرا). آنجای از
آهنگری که جای دَم است. کوره. آتشگاه.
دمگه. تابدان. (از یادداشت مؤلف). معرب آن
داموق است. (از المعرب جوالیقی ذیل ...
آهنگری و مسگری. (ناظم الاطباء) (از
آنندراج) (از برهان) (از انجمن آرا). آنجای از
آهنگری که جای دَم است. کوره. آتشگاه.
دمگه. تابدان. (از یادداشت مؤلف). معرب آن
داموق است. (از المعرب جوالیقی ذیل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُ ] (اِ مرکب) آنجا که دم میوه ها و
جز آن باشد. (یادداشت مؤلف). که دم از آنجا
روید. (انجمن آرا):
از دم و دمگاه اویم دم گرفت
دُمگه او دَمگهم محکم گرفت.
مولوی (از آنندراج).
جز آن باشد. (یادداشت مؤلف). که دم از آنجا
روید. (انجمن آرا):
از دم و دمگاه اویم دم گرفت
دُمگه او دَمگهم محکم گرفت.
مولوی (از آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(دَ) (اِمر.) 1 - محل کار گذاشتن دم در کنار کوره . 2 - کوره ، کوره زرگران و
آهنگران و مسگران .
آهنگران و مسگران .