Zebîl - زبیل
Zebîl - زبیل maddesi sözlük listesi
زبیل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (ع اِ) کدوی خشک میان تهی کرده
که زنان در وی پنبه نهند. انبان یا خنور.
مرادف زِبّیل بدین معنی. ج، زُبُل، زُبْلان. (از
منتهی الارب). زنبیل. (دهار). زِبّیل. زنبیل.
(مهذب الاسماء). || سرگین. ج، ...
که زنان در وی پنبه نهند. انبان یا خنور.
مرادف زِبّیل بدین معنی. ج، زُبُل، زُبْلان. (از
منتهی الارب). زنبیل. (دهار). زِبّیل. زنبیل.
(مهذب الاسماء). || سرگین. ج، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زِبْ بی ] (ع اِ) کدوی خشک
میان تهی کرده که زنان در وی پنبه و جز آن
نهند. مرادف زَبیل بدین معنی. انبان یا خنور.
(از منتهی الارب). بمعنی زَبیل است. (از
آنندراج). سبد یا انبان یا ظرفیست. ...
میان تهی کرده که زنان در وی پنبه و جز آن
نهند. مرادف زَبیل بدین معنی. انبان یا خنور.
(از منتهی الارب). بمعنی زَبیل است. (از
آنندراج). سبد یا انبان یا ظرفیست. ...