Zengûle - زنگوله
Zengûle - زنگوله maddesi sözlük listesi
زنگوله Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ لَ / لِ ] (اِ مرکب) بمعنی زنگله
است که جلاجل باشد. (از برهان). زنگله.
زنگل. زنگهای کوچکی که زنان و شاطران بر
پای خود بندند و یا به گردن چارپایان آویزند.
زنگهای کوچک گردی که بر کناره های ...
است که جلاجل باشد. (از برهان). زنگله.
زنگل. زنگهای کوچکی که زنان و شاطران بر
پای خود بندند و یا به گردن چارپایان آویزند.
زنگهای کوچک گردی که بر کناره های ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ لَ ] (اِخ) نام پهلوانی باشد
تورانی. (برهان). نام مبارزی تورانی. (ناظم
الاطباء):
چو زنگولهٔ گرد و گلباد را
سپهرم که بد روز فریاد را.فردوسی.
رجوع به زنگله و فهرست ولف شود.
تورانی. (برهان). نام مبارزی تورانی. (ناظم
الاطباء):
چو زنگولهٔ گرد و گلباد را
سپهرم که بد روز فریاد را.فردوسی.
رجوع به زنگله و فهرست ولف شود.