İlliyye - علیة
İlliyye - علیة maddesi sözlük listesi
علیة Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ لی یَ ] (ع ص) تأنیث عَلیّ.
بلندمرتبه و رفیع القدر و بلند و بالا. (ناظم
الاطباء). رجوع به عَلیّ شود.
- حضرت علیه؛ آستان بلندپایه. ترکیبی
است که در عناوین و القاب زنان ...
بلندمرتبه و رفیع القدر و بلند و بالا. (ناظم
الاطباء). رجوع به عَلیّ شود.
- حضرت علیه؛ آستان بلندپایه. ترکیبی
است که در عناوین و القاب زنان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عِ لْ یَ ] (ع ص، اِ) جِ عَلیّ. رجوع به
عَلیّ شود. || شریف و رفیع القدر و رئیس:
هو من علیةالناس؛ أی من أجلتهم و أشرافهم.
(از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). ...
عَلیّ شود. || شریف و رفیع القدر و رئیس:
هو من علیةالناس؛ أی من أجلتهم و أشرافهم.
(از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عِ لی یَ ] (ع ص) شریف و رفیع القدر و
رئیس. (ناظم الاطباء). و رجوع به عِلْیة و
عَلیّة و عُلّیّة شود.
رئیس. (ناظم الاطباء). و رجوع به عِلْیة و
عَلیّة و عُلّیّة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عِ لْ لَ یَ ] (ع ص) شریف و رفیع القدر
و رئیس. (ناظم الاطباء). و رجوع به عِلْیة و
عُلّیّة و عَلیّة و عُلْی و عُلّیّ شود.
و رئیس. (ناظم الاطباء). و رجوع به عِلْیة و
عُلّیّة و عَلیّة و عُلْی و عُلّیّ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ لْ لی یَ ] (ع ص) عِلّیّة. شریف و
رفیع القدر و رئیس. (ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). و رجوع به عِلْیة و عَلّیة و عُلْی و
عُلّیّ شود. || (اِ) برواره و بالاخانه ...
رفیع القدر و رئیس. (ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). و رجوع به عِلْیة و عَلّیة و عُلْی و
عُلّیّ شود. || (اِ) برواره و بالاخانه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ لَ یْ یَ ] (اِخ) نام دو کوهست در
یمامة. و در آن وادیهای بسیاری است از آن
جمله «دَخول» است که امرؤالقیس از آن نام
می برد. (از معجم البلدان یاقوت).
یمامة. و در آن وادیهای بسیاری است از آن
جمله «دَخول» است که امرؤالقیس از آن نام
می برد. (از معجم البلدان یاقوت).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ لَ یْ یَ ] (اِخ) وی یکی از دختران
امام زین العابدین (ع) امام چهارم شیعیان بود.
(از حبیب السیر چ خیام ج ۲ ص ۶۸ از
کشف الغمه از شیخ مفید).
امام زین العابدین (ع) امام چهارم شیعیان بود.
(از حبیب السیر چ خیام ج ۲ ص ۶۸ از
کشف الغمه از شیخ مفید).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ لَ یْ یَ ] (اِخ) وی یکی از دختران
امام موسی کاظم (ع) امام هفتم شیعیان بود.
(از حبیب السیر چ خیام ج ۲ ص ۸۱).
امام موسی کاظم (ع) امام هفتم شیعیان بود.
(از حبیب السیر چ خیام ج ۲ ص ۸۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ لَ یْ یَ ] (اِخ) نام دختر مهدی عباسی
مشهور به «عباسة» است که ادیب و شاعر بود
(۱۰۶ -۲۱۰ هـ . ق.). وی در شعرهای خود
آهنگهای زیبایی به کار می برد و برادرش
هارون ...
مشهور به «عباسة» است که ادیب و شاعر بود
(۱۰۶ -۲۱۰ هـ . ق.). وی در شعرهای خود
آهنگهای زیبایی به کار می برد و برادرش
هارون ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ لَ یْ یَ ] (اِخ) نام دختر زریاب
آوازه خوان بود. او را عمری طولانی بود
آنچنانکه در حیاتش هیچ یک از افراد
خاندانش زنده نبودند. (از اعلام النساء عمر
رضا کحالة از نفح الطیب مقری).
آوازه خوان بود. او را عمری طولانی بود
آنچنانکه در حیاتش هیچ یک از افراد
خاندانش زنده نبودند. (از اعلام النساء عمر
رضا کحالة از نفح الطیب مقری).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ لَ یْ یَ ] (اِخ) نام دختر جودت پاشا
مورخ قرن اخیر بود. وی از زنان نویسنده و
داستانسرای قرن حاضر بود که در اسلامبول
پرورش یافت و کتب بسیاری در موضوعهای
اجتماعی و داستانی تألیف کرد که از ...
مورخ قرن اخیر بود. وی از زنان نویسنده و
داستانسرای قرن حاضر بود که در اسلامبول
پرورش یافت و کتب بسیاری در موضوعهای
اجتماعی و داستانی تألیف کرد که از ...