Kuhûl - قحول
Kuhûl - قحول maddesi sözlük listesi
قحول Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (ع مص) بر استخوان خشک
گردیدن پوست. (منتهی الارب). خشک شدن
پوست بر استخوان. (آنندراج). گویند: قَحَلَ
قحولاً و قُحِل قحولاً. (منتهی الارب).
گردیدن پوست. (منتهی الارب). خشک شدن
پوست بر استخوان. (آنندراج). گویند: قَحَلَ
قحولاً و قُحِل قحولاً. (منتهی الارب).