Peron - پرون
Peron - پرون maddesi sözlük listesi
پرون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ وَ ] (اِ) مخفف پروان. چرخ
ابریشم تابی که بپای گردانند و پروان به اضافهٔ
الف نیز گویند:
از تفاخر چو کرم پیله سپهر
تار مهرش کشیده بر پرون.ابوالفرج
رونی.
و نیز رجوع به پروان شود.
ابریشم تابی که بپای گردانند و پروان به اضافهٔ
الف نیز گویند:
از تفاخر چو کرم پیله سپهر
تار مهرش کشیده بر پرون.ابوالفرج
رونی.
و نیز رجوع به پروان شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پِ رُنْ ] (اِخ) نام یکی از مشاهیر
طبیعین فرانسه مولد او بسال ۱۷۷۵ م. در
ایالت الیه در قصبه سری لی و وفات بسال
۱۸۱۰ م. از ۱۸۰۰ تا ۱۸۰۴ م. در تحت
ریاست کایتین بودن در هیئتی که ...
طبیعین فرانسه مولد او بسال ۱۷۷۵ م. در
ایالت الیه در قصبه سری لی و وفات بسال
۱۸۱۰ م. از ۱۸۰۰ تا ۱۸۰۴ م. در تحت
ریاست کایتین بودن در هیئتی که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پِ رُنْ ] (اِخ) نام قصبه ای بر کنار
رود سُمّ در ولایتی به همین نام در ۵۱
هزارگزی شرقی آمین سکنهٔ آن ۴۲۸۹ تن
است و این قصبه ای قدیم است دارای
استحکامات و پاره ای آثار. (قاموس الاعلام ...
رود سُمّ در ولایتی به همین نام در ۵۱
هزارگزی شرقی آمین سکنهٔ آن ۴۲۸۹ تن
است و این قصبه ای قدیم است دارای
استحکامات و پاره ای آثار. (قاموس الاعلام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پِ ] (اِخ) نام آلهه رعد نزد
اسلاوهای قدیم و بتی بزرگ بنام او در کیف
بوده است و ولادیمیر آنرا بشکست. (قاموس
الاعلام ترکی).
اسلاوهای قدیم و بتی بزرگ بنام او در کیف
بوده است و ولادیمیر آنرا بشکست. (قاموس
الاعلام ترکی).