bamdad - بامداد
bamdad - بامداد maddesi sözlük listesi
بامداد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ مرکب) دادهٔ بام. آفریدهٔ فروغ.
بخشیدهٔ روشنائی. دادهٔ صبح. || بام. گاه
صبح. صبحگاهان. مقابل مساء. بُکرَة.
(ترجمان القرآن). وقت طلوع فجر. پیش از
طلوع آفتاب. (آنندراج). صبیحة. صباح.
صدیع. صریم. (منتهی الارب). غدوة. بکرة.
(نصاب الصبیان). اُصبوحَه. (مهذب ...
بخشیدهٔ روشنائی. دادهٔ صبح. || بام. گاه
صبح. صبحگاهان. مقابل مساء. بُکرَة.
(ترجمان القرآن). وقت طلوع فجر. پیش از
طلوع آفتاب. (آنندراج). صبیحة. صباح.
صدیع. صریم. (منتهی الارب). غدوة. بکرة.
(نصاب الصبیان). اُصبوحَه. (مهذب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام پدر مزدک است که پسرش
در زمان قباد ساسانی (۴۹۰ -۵۳۱ م.)
خروج کرد. (فرهنگ ایران باستان پورداود
ص ۸). و بهمین سبب او را مزدک بامدادان
گویند: نخستین کس که اندر جهان مذهب
معطله ...
در زمان قباد ساسانی (۴۹۰ -۵۳۱ م.)
خروج کرد. (فرهنگ ایران باستان پورداود
ص ۸). و بهمین سبب او را مزدک بامدادان
گویند: نخستین کس که اندر جهان مذهب
معطله ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (کوه...) بامداد کوه. حمداللََّه
مستوفی گوید کوه بامداد به لر کوچک
(لرستان) است و در زبدة التواریخ آمده که بر
آن سنگ که بجای هیمه بکار میدارند (MMM
زغال سنگ)، اما از بخار و دودش جانوران
میگریزند. (از نزهة القلوب ...
مستوفی گوید کوه بامداد به لر کوچک
(لرستان) است و در زبدة التواریخ آمده که بر
آن سنگ که بجای هیمه بکار میدارند (MMM
زغال سنگ)، اما از بخار و دودش جانوران
میگریزند. (از نزهة القلوب ...
bamdad - بامداد diğer yazımlar
Sıradaki maddeler