bismillah - بسم الله
bismillah - بسم الله maddesi sözlük listesi
بسم الله Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(بِ مِ لْ لا) [ ع . ] (جملة اسمی . فعل امر.) 1 - به نام خداوند، به نام خدا (جمله
ای که فارسی زبانان هنگام شروع کاری یا قدم نهادن در جایی گویند). 2 - (عا.) بفرما
میل کن ، بخور. 3 - نوعی تعارف برای این که کسی پیشقدم شود: بفرمایید، پیش افتید. 4
- در موقع تعجب از چیزی و مخصوصاً شنیدن سخنی شگفت آور گویند و بیشتر افادة انکار و
ناباوری کند. 5 - چشم بد دور، ماشاءالله. ؛از بای ~ تا تای تَمَُت از اول تا آخر.
؛اول ~کنایه از: اول وقت ، آغاز کار.
ای که فارسی زبانان هنگام شروع کاری یا قدم نهادن در جایی گویند). 2 - (عا.) بفرما
میل کن ، بخور. 3 - نوعی تعارف برای این که کسی پیشقدم شود: بفرمایید، پیش افتید. 4
- در موقع تعجب از چیزی و مخصوصاً شنیدن سخنی شگفت آور گویند و بیشتر افادة انکار و
ناباوری کند. 5 - چشم بد دور، ماشاءالله. ؛از بای ~ تا تای تَمَُت از اول تا آخر.
؛اول ~کنایه از: اول وقت ، آغاز کار.