Gün - گن
Gün - گن maddesi sözlük listesi
گن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گِ ] (پسوند) مخفف «گین». (حاشیهٔ
برهان قاطع چ معین). ور. آور. اور. مند. ناک.
(یادداشت مؤلف). بمعنی صفت باشد هرگاه
آنرا با کلمه ای ترکیب سازند، همچون:
شرمگن و گرگن و امثال آن. (برهان)
(آنندراج). و رجوع به شعوری ج ۲ ص ...
برهان قاطع چ معین). ور. آور. اور. مند. ناک.
(یادداشت مؤلف). بمعنی صفت باشد هرگاه
آنرا با کلمه ای ترکیب سازند، همچون:
شرمگن و گرگن و امثال آن. (برهان)
(آنندراج). و رجوع به شعوری ج ۲ ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ ] (اِ) مخفف گند که خصیه است.
(برهان) (آنندراج). در اراک (سلطان آباد) گون
(خصیه) مثلاً «گن گوسفند»، یعنی دنبلان
گوسفند. (حاشیهٔ برهان قاطع چ معین).
(برهان) (آنندراج). در اراک (سلطان آباد) گون
(خصیه) مثلاً «گن گوسفند»، یعنی دنبلان
گوسفند. (حاشیهٔ برهان قاطع چ معین).