Günbede - گنبده
Günbede - گنبده maddesi sözlük listesi
گنبده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُمْ بَ دَ / دِ ] (اِ) گنبد. (برهان)
(آنندراج). رجوع به گنبد شود. || غنچهٔ گل.
(برهان):
اینک دهنم بر صفت گنبدهٔ گل
این گنبد فیروزه به یاقوت و زر آکند.
خاقانی.
گرزش چو لاله بردرد البرز را ...
(آنندراج). رجوع به گنبد شود. || غنچهٔ گل.
(برهان):
اینک دهنم بر صفت گنبدهٔ گل
این گنبد فیروزه به یاقوت و زر آکند.
خاقانی.
گرزش چو لاله بردرد البرز را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُمْ بَ دَ / دِ ] (اِخ) دهی است از
دهستان بیلوار بخش رامیاران شهرستان
سنندج که در ۱۰۰۰۰گزی شمال باختری
کامیاران و ۱۰۰۰گزی باختر راه شوسهٔ
کرمانشاه به سنندج واقع شده است. هوای آن
سرد و سکنه اش ۳۶۰ ...
دهستان بیلوار بخش رامیاران شهرستان
سنندج که در ۱۰۰۰۰گزی شمال باختری
کامیاران و ۱۰۰۰گزی باختر راه شوسهٔ
کرمانشاه به سنندج واقع شده است. هوای آن
سرد و سکنه اش ۳۶۰ ...