pehlevi - پهلوی
pehlevi - پهلوی maddesi sözlük listesi
پهلوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ لَ ] (ص نسبی) منسوب به
پهله، پارت، پهلوانی. (جهانگیری). فهلوی.
(شرفنامه):
بیامد هم اندر زمان بیدرفش
گرفته بدست آن درفش بنفش
نشسته بر آن بارهٔ خسروی
بپوشیده آن جوشن پهلوی.
دقیقی (از شاهنامهٔ فردوسی).
همه کار ایران مر ...
پهله، پارت، پهلوانی. (جهانگیری). فهلوی.
(شرفنامه):
بیامد هم اندر زمان بیدرفش
گرفته بدست آن درفش بنفش
نشسته بر آن بارهٔ خسروی
بپوشیده آن جوشن پهلوی.
دقیقی (از شاهنامهٔ فردوسی).
همه کار ایران مر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ لَ ] (اِخ) (زبان و خط...) زبان
پهلوی. زبان پهلو یا پهله، پارت، پرثوه،
پهلوانی. زبان متداول دورهٔ اشکانیان و
ساسانیان. فارسی میانه و آن میان فرس
باستانی و فرس امروزی جای دارد. این زبان
را فرس متوسط نیز ...
پهلوی. زبان پهلو یا پهله، پارت، پرثوه،
پهلوانی. زبان متداول دورهٔ اشکانیان و
ساسانیان. فارسی میانه و آن میان فرس
باستانی و فرس امروزی جای دارد. این زبان
را فرس متوسط نیز ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ لَ ] (اِخ) (قوم...) پارت. مردم
سرزمین پارت. (پرثوه) و یسمی هذا الصقع
[ صقع الجبل ] بلاد البهلویین و هی همدان و
ماسبذان و مهرجان قذف و هی الصیمرة و قم
و ماه البصره و ماه الکوفه ...
سرزمین پارت. (پرثوه) و یسمی هذا الصقع
[ صقع الجبل ] بلاد البهلویین و هی همدان و
ماسبذان و مهرجان قذف و هی الصیمرة و قم
و ماه البصره و ماه الکوفه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ لَ ] (اِخ) (بندر...) نامی که در
فاصلهٔ معینی به بندر انزلی دادند. رجوع به
بندر انزلی شود.
فاصلهٔ معینی به بندر انزلی دادند. رجوع به
بندر انزلی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ لَ ] (اِخ) (سلسلهٔ...) نام
سلسله ای که پس از برافتادن سلسلهٔ قاجاریه
توسط رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۰۴ هـ . ش.
تأسیس شد و در بهمن سال ۱۳۵۷ هـ . ش. با
پیروزی انقلاب اسلامی منقرض گردید.
سلسله ای که پس از برافتادن سلسلهٔ قاجاریه
توسط رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۰۴ هـ . ش.
تأسیس شد و در بهمن سال ۱۳۵۷ هـ . ش. با
پیروزی انقلاب اسلامی منقرض گردید.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ لَ ] (اِ) (کلاه...) کلاهی دارای
آفتاب گردان، نظیر کلاه سربازان فرانسه.
آفتاب گردان، نظیر کلاه سربازان فرانسه.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پَ لَ) (ص نسب .) 1 - پارتی ، از قوم پارت . 2 - پادشاهی ، سلطنتی . 3 - پهلوانی ،
قهرمانی . 4 - نام خط و زبان ایرانیان در زمان اشکانیان و ساسانیان . 5 - آهنگی است
در موسیقی قدیم . 6 - نوعی سکة طلا با نقش پادشاهان پهلوی (آخرین سلسلة پادشاهی در
ایران ).
قهرمانی . 4 - نام خط و زبان ایرانیان در زمان اشکانیان و ساسانیان . 5 - آهنگی است
در موسیقی قدیم . 6 - نوعی سکة طلا با نقش پادشاهان پهلوی (آخرین سلسلة پادشاهی در
ایران ).
Sıradaki maddeler