Piros - پیرو
Piros - پیرو maddesi sözlük listesi
پیرو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ / پِ رَ / رُو ] (نف مرکب) تابع.
پس رو. (مهذب الاسماء). مقتفی. مقتدی.
مقلد. تبع. (منتهی الارب). مأموم. شیعه. تالی.
زامل. (منتهی الارب). منساق. اثف. (منتهی
الارب): بیعت کردم. بسید خود... بیعت
فرمانبرداری و پیرو بودن. ...
پس رو. (مهذب الاسماء). مقتفی. مقتدی.
مقلد. تبع. (منتهی الارب). مأموم. شیعه. تالی.
زامل. (منتهی الارب). منساق. اثف. (منتهی
الارب): بیعت کردم. بسید خود... بیعت
فرمانبرداری و پیرو بودن. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) کیسه. (اوبهی). چخماخ :
زر ز پیرو سبک برون آورد
داد درویش را و خوب آورد
(کذا).بهرامی.
زر ز پیرو سبک برون آورد
داد درویش را و خوب آورد
(کذا).بهرامی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) گونه ای از سرو کوهی. و این نام در
گرگان به این درخت دهند و نام آن در درفک
و شیرکوه، اَرَبس و اَربَز باشد و در دیلمان:
اَبَرسک. و در نور و کجور: ریس. و در
رودسر: اَرَس. و قدما ...
گرگان به این درخت دهند و نام آن در درفک
و شیرکوه، اَرَبس و اَربَز باشد و در دیلمان:
اَبَرسک. و در نور و کجور: ریس. و در
رودسر: اَرَس. و قدما ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) ده کوچکی است از دهستان
حشون بخش بافت شهرستان سیرجان. واقع
در ۳۰هزارگزی باختر بافت و ۲هزارگزی
جنوب راه فرعی بافت به سیرجان.
کوهستانی سردسیر. دارای ۳۵ تن سکنه.
(فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۸).
حشون بخش بافت شهرستان سیرجان. واقع
در ۳۰هزارگزی باختر بافت و ۲هزارگزی
جنوب راه فرعی بافت به سیرجان.
کوهستانی سردسیر. دارای ۳۵ تن سکنه.
(فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی از دهستان انگهران بخش
کهنوج شهرستان جیرفت واقع در
۲۷۰هزارگزی، جنوب کهنوج، سرراه مالرو
انگهران به جاسک. کوهستانی، گرمسیر.
دارای ۱۵۰۰ تن سکنه. آب آن از رودخانه.
محصول آن خرما. شغل اهالی زراعت و راه
آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ...
کهنوج شهرستان جیرفت واقع در
۲۷۰هزارگزی، جنوب کهنوج، سرراه مالرو
انگهران به جاسک. کوهستانی، گرمسیر.
دارای ۱۵۰۰ تن سکنه. آب آن از رودخانه.
محصول آن خرما. شغل اهالی زراعت و راه
آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یِ رُ ] (اِخ) بازیگر بازیهای پانتمیم با
لباس سفید و رخسار آردآلوده.
لباس سفید و رخسار آردآلوده.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ وَ ] (اِخ) نامی رود نیل را آنچنانکه
در کتیبهٔ داریوش بزرگ که نزدیک کانال
سوئز یافته اند آمده است. (ایران باستان ج ۱
ص ۵۷۱).
در کتیبهٔ داریوش بزرگ که نزدیک کانال
سوئز یافته اند آمده است. (ایران باستان ج ۱
ص ۵۷۱).