Temes - تمش
Temes - تمش maddesi sözlük listesi
تمش Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
تمش: التهذيب: تَمَشْت الشيءَ تَمْشاً إِذا جمعته؛ قال أَبو منصور: هذا منكر جدّاً.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (ع مص) گرد آوردن. (از منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد).
الارب) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ مَ ] (اِ) علیق میوه ای که آن را
توت سه گل و تلو نیز گویند. (ناظم الاطباء).
نامی است که در مازندران به تمشک دهند.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مطلق خار
را نیز گویند. رجوع به تمشک شود.
توت سه گل و تلو نیز گویند. (ناظم الاطباء).
نامی است که در مازندران به تمشک دهند.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مطلق خار
را نیز گویند. رجوع به تمشک شود.
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
تَمَشّ (التّمَشّي): مَشْي
walking, walk; taking a walk, going for a walk, promenading; strolling, sauntering
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
تَمَشّ (مع): مُجَاراة
keeping pace with, keeping up with, keeping step with, keeping abreast with, going along with; following, proceeding in accordance with; conformity, agreement