Nezevân - نزوان
Nezevân - نزوان maddesi sözlük listesi
نزوان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ زَ ] (ع اِمص) حدّت. سورت.
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (المنجد).
|| عربده. (ناظم الاطباء). || (مص) تیز
گردیدن. عربده کردن. (آنندراج) (منتهی
الارب). || برجستن. (آنندراج). برجستن
گشنی بر ...
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (المنجد).
|| عربده. (ناظم الاطباء). || (مص) تیز
گردیدن. عربده کردن. (آنندراج) (منتهی
الارب). || برجستن. (آنندراج). برجستن
گشنی بر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) ناحیتی است توانگر[ تر ] از
سایر نواحی تبت با خواستهٔ بسیار و اندر این
شهر قبیله ای است ایشان را میول خوانند و
ملوک تبت از این قبیله باشند و اندر او دو ده
است خرد، یکی ...
سایر نواحی تبت با خواستهٔ بسیار و اندر این
شهر قبیله ای است ایشان را میول خوانند و
ملوک تبت از این قبیله باشند و اندر او دو ده
است خرد، یکی ...