Yâlmend - یالمند
Yâlmend - یالمند maddesi sözlük listesi
یالمند Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ص مرکب) عیالمند. (برهان
قاطع) (آنندراج) (انجمن آرا). عیالمند و
خداوند اهل و عیال و فرزند.
(ناظم الاطباء):
ضعیفم یالمندم تنگدستم
چه خوانم داستان رامی و ویس.
سوزنی (از فرهنگ جهانگیری).
بودم حکیم سوزنی از چند سال باز
تا ...
قاطع) (آنندراج) (انجمن آرا). عیالمند و
خداوند اهل و عیال و فرزند.
(ناظم الاطباء):
ضعیفم یالمندم تنگدستم
چه خوانم داستان رامی و ویس.
سوزنی (از فرهنگ جهانگیری).
بودم حکیم سوزنی از چند سال باز
تا ...