Yûzbân - یوزبان
Yûzbân - یوزبان maddesi sözlük listesi
یوزبان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص مرکب، اِ مرکب) (از: یوز +
بان، پسوند) کسی که محافظت می کند
یوزهای شکاری را. (از ناظم الاطباء). فهاد.
(دهار). فهاد. یوزبنده. یوزوان. (یادداشت
مؤلف):
برفتند با یوزبانان و فهد
گرازان و تازان سوی رود شهد.فردوسی.
نشگفت اگر به قوت بخت تو یوزبان ...
بان، پسوند) کسی که محافظت می کند
یوزهای شکاری را. (از ناظم الاطباء). فهاد.
(دهار). فهاد. یوزبنده. یوزوان. (یادداشت
مؤلف):
برفتند با یوزبانان و فهد
گرازان و تازان سوی رود شهد.فردوسی.
نشگفت اگر به قوت بخت تو یوزبان ...