isperiz - اسپرز
isperiz - اسپرز maddesi sözlük listesi
اسپرز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ رِ ] (اِ مرکب) اسپرس.
(جهانگیری). اسپریس. اسفریس. میدان.
فضا. عرصه. (برهان). || رزمگاه. رجوع به
اسب ریس و اسپ ریس و اسپ رس و اسپرسا
شود.
(جهانگیری). اسپریس. اسفریس. میدان.
فضا. عرصه. (برهان). || رزمگاه. رجوع به
اسب ریس و اسپ ریس و اسپ رس و اسپرسا
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ پُ ] (اِ) پاره ای گوشت در درون
حیوان که مادهٔ سوداست و اهل هند آنرا تلی
خوانند. (از آنندراج). سپرز. طحال. رجوع به
سپرز شود. || در ترکی زبانک شرم زنان.
چوچله. دِلاّق.
حیوان که مادهٔ سوداست و اهل هند آنرا تلی
خوانند. (از آنندراج). سپرز. طحال. رجوع به
سپرز شود. || در ترکی زبانک شرم زنان.
چوچله. دِلاّق.