isperiz - اسپریز
isperiz - اسپریز maddesi sözlük listesi
اسپریز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِ مرکب) اسب رس. میدان و فضا
و عرصه. (برهان). اسپریس. اسپرز.
(سروری). || رزمگاه :
ببر کرده یکسر سلیح ستیز
نهادند رو جانب اسپریز.جلالی.
و رجوع به اسپریس شود.
و عرصه. (برهان). اسپریس. اسپرز.
(سروری). || رزمگاه :
ببر کرده یکسر سلیح ستیز
نهادند رو جانب اسپریز.جلالی.
و رجوع به اسپریس شود.