istebr - استبر
istebr - استبر maddesi sözlük listesi
استبر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ تَ ] (ص) ستبر. سطبر. (برهان).
گنده. ضخیم. غلیظ. (سروری) (برهان).
هنگفت. قماش غلیظ است که آنرا بکاف
فارسی مضموم گنده گویند و استبرق و ستبرق
معرّب آنست. (انجمن آرای ناصری):
دو بازویش استبر و پشتش قوی
فروزان از ...
گنده. ضخیم. غلیظ. (سروری) (برهان).
هنگفت. قماش غلیظ است که آنرا بکاف
فارسی مضموم گنده گویند و استبرق و ستبرق
معرّب آنست. (انجمن آرای ناصری):
دو بازویش استبر و پشتش قوی
فروزان از ...
Sıradaki maddeler