isfah - اصفاح
isfah - اصفاح maddesi sözlük listesi
اصفاح Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) اصفاح سائل از
حاجتش؛ رد کردن وی را. (از قطر المحیط)
(از اقرب الموارد). سائل را رد کردن. (تاج
المصادر بیهقی) (زوزنی). بازگردانیدن کسی
را. (منتهی الارب). بازگردانیدن سائل را.
(آنندراج). یقال: اصفح السائل؛ بازگردانید وی ...
حاجتش؛ رد کردن وی را. (از قطر المحیط)
(از اقرب الموارد). سائل را رد کردن. (تاج
المصادر بیهقی) (زوزنی). بازگردانیدن کسی
را. (منتهی الارب). بازگردانیدن سائل را.
(آنندراج). یقال: اصفح السائل؛ بازگردانید وی ...