itfar - اطفار
itfar - اطفار maddesi sözlük listesi
اطفار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) داخل کردن سوار پای
خود را زیر بغل دست اسب، و آن عیب است
مر سوار را. (از منتهی الارب). اطفار سوار
اسب را؛ دو پای خود را در دو بیخ ران اسب
فروبردن، ...
خود را زیر بغل دست اسب، و آن عیب است
مر سوار را. (از منتهی الارب). اطفار سوار
اسب را؛ دو پای خود را در دو بیخ ران اسب
فروبردن، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِطْ طِ ] (ع مص) فروبردن و
درآویختن ناخن در چیزی، یا اِظِّفار است. (از
متن اللغة). رجوع به اِظِّفار شود.
|| داخل کردن سوار پای خود را در
زیر بغل دست اسب، و این عیب سوار است.
(آنندراج) ...
درآویختن ناخن در چیزی، یا اِظِّفار است. (از
متن اللغة). رجوع به اِظِّفار شود.
|| داخل کردن سوار پای خود را در
زیر بغل دست اسب، و این عیب سوار است.
(آنندراج) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (از ع، اِ) در تداول عامه، بجای
اطوار. رجوع به اطوار شود.
- اطفار آمدن؛ اطوار آمدن. رجوع به
اطوار شود.
اطوار. رجوع به اطوار شود.
- اطفار آمدن؛ اطوار آمدن. رجوع به
اطوار شود.