bedran - بدران
bedran - بدران maddesi sözlük listesi
بدران Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِ) سبزه و رستنی بود مانند
ترب و آن بغایت گنده و بدبوی باشد و آن را
گندگیا نیز گویند. (برهان قاطع) (از انجمن آرا)
(از آنندراج):
عیب بدران مکن و هرچه بود نیکو بین
که به صحرای جهان ...
ترب و آن بغایت گنده و بدبوی باشد و آن را
گندگیا نیز گویند. (برهان قاطع) (از انجمن آرا)
(از آنندراج):
عیب بدران مکن و هرچه بود نیکو بین
که به صحرای جهان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ص مرکب) آنکه ران وی
زشت و بد باشد. (ناظم الاطباء). || (اِ
مرکب) ران بد. (برهان قاطع).
زشت و بد باشد. (ناظم الاطباء). || (اِ
مرکب) ران بد. (برهان قاطع).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (نف مرکب) بدراننده. (برهان
قاطع). آنکه بد می راند (اسب یا وسیلهٔ نقلیه
را). مقابل نیک ران. (فرهنگ فارسی معین).
قاطع). آنکه بد می راند (اسب یا وسیلهٔ نقلیه
را). مقابل نیک ران. (فرهنگ فارسی معین).