baktak - بغتاق
baktak - بغتاق maddesi sözlük listesi
بغتاق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِ) بغطاق. بغلتاق. بغلطاق. کلاه
را گویند. (برهان) (آنندراج) (از رشیدی) (از
ناظم الاطباء) (مؤید الفضلاء). کلاه زردوزی.
(سروری از حسین وفایی):
ترک من خاقان نگر در حلقهٔ عشاق او
ماه من خورشید بین در سایهٔ بغتاق او.
خواجوی کرمانی ...
را گویند. (برهان) (آنندراج) (از رشیدی) (از
ناظم الاطباء) (مؤید الفضلاء). کلاه زردوزی.
(سروری از حسین وفایی):
ترک من خاقان نگر در حلقهٔ عشاق او
ماه من خورشید بین در سایهٔ بغتاق او.
خواجوی کرمانی ...