bülüç - بلوچ
bülüç - بلوچ maddesi sözlük listesi
بلوچ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ ] (اِ) علامتی که بر تیزی طاق و
ایوان نصب کنند. (برهان). || تاج خروس،
و آن گوشتی باشد که بر سر او رسته باشد.
(برهان). || پارچهٔ گوشتی که بر ختنه گاه
زنان ...
ایوان نصب کنند. (برهان). || تاج خروس،
و آن گوشتی باشد که بر سر او رسته باشد.
(برهان). || پارچهٔ گوشتی که بر ختنه گاه
زنان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) طایفه ای در میان کرمان و
سیستان، ولایت ایشان را بلوچستان گویند و
در ملک کج و مکران و مگس و قلات و
پامپور و کنار بحر سند سکونت دارند.
(آنندراج). مردمانی اند میان این شهرها [ بعض
از ...
سیستان، ولایت ایشان را بلوچستان گویند و
در ملک کج و مکران و مگس و قلات و
پامپور و کنار بحر سند سکونت دارند.
(آنندراج). مردمانی اند میان این شهرها [ بعض
از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(بَ) (اِ.) 1 - علامتی که بر تیزی طاق و ایوان نصب کنند. 2 - تاج خروس . 3 - صفحة
نازکی که بر روی ساقة عمودی در جایی مرتفع آن را قرار دهند و آن به سهولت گردش می
کند و معبر باد را نشان می دهد. 4 - پارچة گوشتی که بر ختنه گاه زنان می باشد و
بریدن او سنت است . 5 - نام یکی از طوایف ایران ساکن بلوچستان .
نازکی که بر روی ساقة عمودی در جایی مرتفع آن را قرار دهند و آن به سهولت گردش می
کند و معبر باد را نشان می دهد. 4 - پارچة گوشتی که بر ختنه گاه زنان می باشد و
بریدن او سنت است . 5 - نام یکی از طوایف ایران ساکن بلوچستان .