ساعت
ساعت maddesi sözlük listesi
ساعت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
saat
Farsça - Türkçe sözlük
saat
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ع اِ) ساعة. نزد فقها عبارت
است از جزئی از زمان. (کشاف اصطلاحات
الفنون). پاره ای از روز و شب. مدتی نامعلوم.
وقت و زمان نامعین. مدتی از زمان و بیشتر
کوتاه. اَنی :
بَرِ چشمه ساران ...
است از جزئی از زمان. (کشاف اصطلاحات
الفنون). پاره ای از روز و شب. مدتی نامعلوم.
وقت و زمان نامعین. مدتی از زمان و بیشتر
کوتاه. اَنی :
بَرِ چشمه ساران ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ع اِ) آلتی که بدان تعیین وقت و
هنگام کنند. (ناظم الاطباء). آلتی که بدان وقت
را بحسب ساعات شناسند. و این لغت مولده
است. (المنجد). دستگاهی است مصنوع که
بدان تعیین گذشتن زمان کنند و ...
هنگام کنند. (ناظم الاطباء). آلتی که بدان وقت
را بحسب ساعات شناسند. و این لغت مولده
است. (المنجد). دستگاهی است مصنوع که
بدان تعیین گذشتن زمان کنند و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ع اِ) (گل...) گلی است از تیرهٔ
گل آویز و علت تسمیهٔ آن این است که
پرچمهای آن شبیه عقربک ساعت است.
<۵۳۰۶۴۰۰۹۰۱۱۳۳۰۲۰۱>...
گل آویز و علت تسمیهٔ آن این است که
پرچمهای آن شبیه عقربک ساعت است.
<۵۳۰۶۴۰۰۹۰۱۱۳۳۰۲۰۱>...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(عَ) [ ع . ساعة ] (اِ.) 1 - واحدی برای زمان برابر با یک بیست و چهارم شبانه روز.
2 - هنگام ، زمان . 3 - زمان اندک . 4 - رستاخیز، روز قیامت .
2 - هنگام ، زمان . 3 - زمان اندک . 4 - رستاخیز، روز قیامت .
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
czuwać; godzina; obserwacja; obserwować; oglądać; patrzyć; pilnować; popatrzeć; przyglądać; straż; uważać; wachta; warta; zegar; zegarek