çengül - چنگل
çengül - چنگل maddesi sözlük listesi
چنگل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چَ گُ / گَ ] (اِ) ناخن باز و شاهین
را گویند. (فرهنگ اسدی). چنگ از باز و
شاهین و آدمی. (حفان). چنگ بود از باز و
شاهین و غیره یعنی پنجهٔ ایشان. (اوبهی).
پنجهٔ مردم و حیوانات دیگر باشد از ...
را گویند. (فرهنگ اسدی). چنگ از باز و
شاهین و آدمی. (حفان). چنگ بود از باز و
شاهین و غیره یعنی پنجهٔ ایشان. (اوبهی).
پنجهٔ مردم و حیوانات دیگر باشد از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ چَ گَ ] (اِ) نام درختچه ای در
طوالش که در میان دره آن را اسکلم تلی
میخوانند. مخصوص زمینهای آهکی است و
در جاهائی که جنگل در اثر قطع بیرویه یا
آتش سوزی نابود شود، در صورتی که زمین
برای ...
طوالش که در میان دره آن را اسکلم تلی
میخوانند. مخصوص زمینهای آهکی است و
در جاهائی که جنگل در اثر قطع بیرویه یا
آتش سوزی نابود شود، در صورتی که زمین
برای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) از قرای تربت حیدریه است.
خالصه دیوان اکثر طوایف و ایلات بلوچ و
ایلات در حوالی آنجا قشلاق میکنند. زراعت
آن از آب کال سالار مشروب میشود. باغات
ندارد. سکنهٔ آن تقریباً هشتاد خانوار است.
(مرآت البلدان ج ۴ ...
خالصه دیوان اکثر طوایف و ایلات بلوچ و
ایلات در حوالی آنجا قشلاق میکنند. زراعت
آن از آب کال سالار مشروب میشود. باغات
ندارد. سکنهٔ آن تقریباً هشتاد خانوار است.
(مرآت البلدان ج ۴ ...