Temna - تمنا
Temna - تمنا maddesi sözlük listesi
تمنا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ مَ نْ ن ] (اِ) خواهش و آرزوی و خام
و تباه از صفات اوست و بالفظ یافتن و کردن و
داشتن و پختن و بستن و در دماغ آوردن و در
دل شکستن و سوختن مستعمل. (آنندراج).
مأخوذ از ...
و تباه از صفات اوست و بالفظ یافتن و کردن و
داشتن و پختن و بستن و در دماغ آوردن و در
دل شکستن و سوختن مستعمل. (آنندراج).
مأخوذ از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ مَ نْ نا ] (اِخ) از شعرای هندوستان و
از برهمنان است. از مردم شکوه آباد و در
لکهنو می زیست. از اوست:
ای در تو مأمن بیچارگان
مرهم ریش غم آوارگان.
(از قاموس الاعلام ترکی).
از برهمنان است. از مردم شکوه آباد و در
لکهنو می زیست. از اوست:
ای در تو مأمن بیچارگان
مرهم ریش غم آوارگان.
(از قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ مَ نْ نا ] (اِخ) محمد عابدین علی
مولوی در قصبهٔ سند هندوستان می زیست و در سال ۱۲۹۰ هـ . ق. درگذشت دیوان مرتبی دارد و قصائد
بلیغی سروده است. از اوست:
نیست بی شور محبت جزیی از ...
مولوی در قصبهٔ سند هندوستان می زیست و در سال ۱۲۹۰ هـ . ق. درگذشت دیوان مرتبی دارد و قصائد
بلیغی سروده است. از اوست:
نیست بی شور محبت جزیی از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ مَ نْ نا ] (اِخ) میرزا ابوالحسن
شیرازی که در زمان شاه سلیمان و شاه
سلطان حسین صفوی می زیست. از اوست:
کبوتری به قفس بود شب به ناله درآمد
دل اسیر بیاد آمدم ببین چه کشیدم.
(از قاموس الاعلام ...
شیرازی که در زمان شاه سلیمان و شاه
سلطان حسین صفوی می زیست. از اوست:
کبوتری به قفس بود شب به ناله درآمد
دل اسیر بیاد آمدم ببین چه کشیدم.
(از قاموس الاعلام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ مَ نْ نا ] (اِخ) میرزا محمد علی از
مردم شاهجهان است. از اوست:
نمیدانم چه محفل بود شب جایی که من بودم
که یک نامحرمش دل بود شب جایی که من بودم.
(از قاموس الاعلام ترکی).
مردم شاهجهان است. از اوست:
نمیدانم چه محفل بود شب جایی که من بودم
که یک نامحرمش دل بود شب جایی که من بودم.
(از قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ مَ نْ نا ] (اِخ) میرزا محمدی
اجدادش ایرانی بودند و در کابل متولد شد و به
دهلی رفت و در سال ۱۱۶۰ درگذشت. از
اوست :
چون تمنا را به بزم خویش گریان دید ...
اجدادش ایرانی بودند و در کابل متولد شد و به
دهلی رفت و در سال ۱۱۶۰ درگذشت. از
اوست :
چون تمنا را به بزم خویش گریان دید ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ مَ نْ نا ] (اِخ) خواجه محمدعلی بن
خواجه عبداللََّه تأیید در شهر عظیم آباد
هندوستان می زیست در عذوبت بیان و
طلاقت لسان منزلتی داشت و در سال ۱۲۳۳
در گذشت. از اوست:
دمی که گشت تمنا بلند شمشیرش
ز ...
خواجه عبداللََّه تأیید در شهر عظیم آباد
هندوستان می زیست در عذوبت بیان و
طلاقت لسان منزلتی داشت و در سال ۱۲۳۳
در گذشت. از اوست:
دمی که گشت تمنا بلند شمشیرش
ز ...
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
əriş(izah: istək. arzu. əriz. dilək. yaxarı. yaxarış. dilək. dua.)